با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید.امیدوارم از وبلاگ من خوشتون بیاد.فقط اگه می خواین از همه ی امکانات وبلاگ بهره ببرید!!!عضو شید. می خوام یه وبلاگ مستقل درست کنم که توش تمام شعرهای که نوشتم رو بذارم.منتظر باشید!
آدرس اصلی:
www.mahdipc.tk
به همت خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا) سلسله نشستهاي تخصصي بررسي ترجمههاي قرآن كريم برگزار ميشود. نخستين نشست از اين سلسله نشستها با حضور دكتر محمدجواد گوهري، استاد دانشگاه آكسفورد به بررسي ترجمه انگليسي وي از قرآن كريم اختصاص داشت.
گوهري دانشآموخته كارشناسيارشد الهيات از دانشگاه امام صادق(ع) است كه پس از اتمام تحصيلات خود، براي اخذ مدرك دكتري، رهسپار انگلستان شد. او داراي 2 دكتري اديان و عرفان از دانشگاه ليدز و حقوق بينالملل از دانشگاه آكسفورد و از اساتيد اين دانشگاه است. آثار متعددي از وي به نگارش درآمده كه از آن جمله ميتوان به ترجمه كتاب صوفيسم و تائوئيسم اثر توشيهيكو ايزوتسو و تاليفاتي چون يهوديت از نظر اسلام، مسيحيت از نظر اسلام، دائرهالمعارف مختصر عراق و... اشاره كرد.آنچه مي خوانيد گزارشي از سخنراني وي است .
بنده قرآن كريم را به اين خاطر ترجمه كردم كه گمان بردم بر من واجب است كه اين كار را انجام دهم. سوابق و تجربيات تحصيلي و آشنايي با عناصر اوليه و مقومات كار باعث شد احساس كنم در درون بنده اين خواسته پديد آمده و بر من لازم و فرض است كه اين كار را انجام دهم. احساسي كه انسان از درونش ميكند و مويد به شرع است و غيرمنطقي، غيرمعقول و نامشروع نيست و قدم گذاشتن در راه صدق، حقيقت و درستي است و احتمالا از خداوند به انسان الهام ميشود. اگر انسان بتواند به اين نوع احساسات پاسخ مناسب دهد انشاءالله خداوند به او همه چيز خواهد داد. از اين روست كه بنده ترجمه قرآن به زبان انگليسي را انجام دادم. هميشه اين اتفاق نميافتد كه انسان به مدت بيش از 20 سال با 3 زبان آشنا باشد و خوب كار كرده و آشنايي مناسبي داشته باشد.
تفاوت ترجمه قرآن در داخل و خارج از كشور
علماي دين اسلام در كشور ما هستند و تخصصهاي حوزوي دارند و قرآن را ميتوانند به زبان عربي بخوانند كه غالبا قرآن را به زبان عربي ميخوانند. آنهايي كه زبان عربي را بلد نيستند و مفاهيم كلي را نميفهمند از باب ثواب هم شده متن عربي قرآن كريم را ميخوانند و به برخي از ترجمههاي آن هم مراجعه ميكنند. در زبان انگليسي تعداد ترجمههاي قرآن به آن اندازه كه در زبانهاي اسلامي هست، وجود ندارد. همچنين نظارت روي اين ترجمهها به اندازه نظارتي كه در كشورهاي اسلامي روي ترجمههاي قرآن مجيد ميشود، نيست. در كشور ما با وجود تمام آزاد دستي كه به مترجمان داده ميشود، ولي توسط مسوولان وزارتخانهها يا موسسات ديني يا در نهايت خود مردم ترجمهها خوانده ميشوند.
به دلايل مختلف در جهان انگليسي زبانها اين گونه نظارت بر ترجمه و چاپ قرآن كريم وجود ندارد. يكي از دلايل اين است كه اولا عمق اسلام در اين كشورها اينقدر زياد نيست، بنابراين درك مناسبي از اسلام و قرآن و حتي مسلماني وجود ندارد، دوم اين كه نظارتهاي مناسب بر ترجمه و چاپ قرآن كريم وجود ندارد، سوم اين كه اگر دخل و تصرف در ترجمه انجام شود كسي ايراد و اشكالي نميگيرد و برخي از اوقات هم هست كه اين كار ترويج و تبليغ ميشود.
فرض كنيد اگر آيات مربوط به يهود در ترجمه انگليسي حذف شود كسي به شما نميگويد چرا اين اتفاق افتاد حتي شايد مورد تشويق خيلي از افراد قرار بگيريد؛ بنابراين نشستن، مداقه و دقت كردن در ترجمههاي صورت گرفته قرآن كريم در بعضي مواقع براي همه افراد ميسر نميشود. در برههاي از زمان كه براي بنده ميسر و توفيق شد براي چند ماه اين ترجمهها را بخوانم و بعد مقايسه كنم و دوست داشتم اين ترجمهها را براي انتقال معلومات ديني به انگليسيزبانها مورد استفاده قرار دهم، اما بعد به نظرم رسيد اگر بعضي از اين ترجمهها را معرفي كنم شايد شرعا مسوول باشم به خاطر اين كه در جاهايي ميديدم يا يكي از آيات اصلا وجود ندارد يا آيهاي هست و بعضي از كلمات آن نيست يا اگر ترجمه هست، معناي اصلي آيه را در بر ندارد و درخصوص موارد ديگر هم اگرچه كاستيهايي بود، ولي مسووليت شرعي نداشت، احساس ميكردم كه ترجمهها اينقدر سخت و دشوار است كه فرضا اگر ترجمه قرآن را به كسي هديه ميدادي گمان نميكردم او معاني قرآن را در ميان كلمههاي دشوار بفهمد.
ما كه خارج از كشور با زبان انگليسي به صورت تخصصي برخورد داشتيم متوجه ميشويم كلمههايي كه در زبان انگليسي ديگر استعمال ندارند و شناخته شده نيستند، در ترجمهها ميآيند، اما واقعا يك انگليسيزبان اين اصطلاحات را در نمييابد به خاطر اين كه مشابه آن در لغتنامه دهخدا هم كلماتي است كه فارسيزبانها آن را درنمييابند. معناي وجود يك لغت در لغتنامه اين نيست كه در متن فارسي استفاده ميشود و همه فارسيزبانها آن را ميفهمند. در طول اين مقايسههايي كه از ترجمه قرآن به زبان انگليسي انجام شد اين سوال براي من مطرح شد كه چه بايد كرد؟ كار ترجمه قرآن به زبان انگليسي هم به گونهاي نيست كه اگر اين كار به كسي سپرده شود در كوتاهمدت هم جواب دهد. انجام اين كار علم، زمان و توفيق ميخواهد. از خودم پرسيدم آيا من ميتوانم اين كار را انجام دهم؟ يك مترجم به چه چيزهايي احتياج دارد؟ مترجم قرآن بايد با علوم ديني آشنايي داشته باشد كه بنده فوقليسانس دانشگاه امام صادق(ع) در رشته الهيات بودم و گذشته از آن در دانشگاه تاكيد زيادي به زبان عربي داشتم. همچنين در كارهاي تخصصي و آكادميك در رشته علوم انساني سالها با زبان انگليسي سروكار داشتم، بنابراين اينجا احساس كردم كه بر من واجب شد، يعني به جاي اين كه دنبال كس ديگري براي اين كار بگردم خود را پيدا كردم و ناگهان دريافتم كه خود من بايد اين كار را انجام دهم.
در انجام اين ترجمه، ترجمه قرآن به زبان انگليسي خانم صفارزاده و خانم يزدانپناه را ديدم. چيزي كه ميتوانم در اين ارتباط بگويم اين است كه ترجمههايي كه اينها انجام دادند خوب است، ولي ترجمه من بهتر است. اگر گمان نميبردم كه ميتوان كار بهتري انجام داد اصلا اين كار را انجام نميدادم. ترجمه اين كار سالياني به طول انجاميد و همچنان ادامه دارد. اگرچه 3 بار چاپ شده است، ولي هر كدام از چاپها نسبت به قبلي مزيتهايي دارد و از جمله چيزهايي كه انجام ميشود بازخواني مرتب ترجمه است كه هم از لحاظ لغوي، گرامري، دستوري و چيزهايي كه امكان داشته در گذشته بهتر انجام شود، اما به هر دليلي صورت نگرفت. اگر اين كار ترجمه يك كتاب معمولي و نوشته بشري بود شايد ميگذاشتيم تا چند سال ديگر اگر استقبالي شد تجديدنظر انجام گيرد تا منتشر شود، اما چون قرآن كريم و كلامالله است و اگر نارسايي در آن وجود داشته باشد كه امكان دارد درست شود، وظيفه ماست كه بايد درست شود و دوباره چاپ شود، بنابراين با انجام چنين كارهايي چاپ سوم از دو چاپ قبلي صحيحتر است.
يكي از مشكلات كار اين بوده كه در محيط غريب دارد اجرا ميشود، يعني در واقع حامي و پشتيباني نداريم و كسي قدر اين كار را نميداند، ولي در كشور ما با وجود اين كه ترجمههاي مختلفي از قرآن كريم وجود دارد، اما ترجمه و تفسير قرآن مورد توجه ويژه و مورد حمايتهاي معنوي قرار ميگيرد. عزت و لطفي كه اكنون شما در اين محفل گذاشتيد به خاطر قرآن است، به خاطر اين كه در جامعه براي قرآن ارج و قرب قائلند. در جوامع غربي چنين خبرهايي نيست و ازجمله مشكلات اين است كه مترجم يا مولف علوم اسلامي بدون حمايت كار ميكند و همچنان با قوت ايمان و نيروي عقيده بايد كار خود را ادامه دهد و اين كار سختي است كه در پس آن هم منافعي ديده نميشود، يعني نه قرار است به عنوان نويسنده سال مطرح شويد و نه قرار است جايزه بگيريد و نه قرار است كه حتي حقتأليف بگيريد. وضع داخل و خارج از كشور در اين عرصه قابل مقايسه نيست. زماني كه ترجمهاي به زبان فارسي نوشته ميشود، مترجم در نمايشگاه كتاب و قرآن به علاقهمندان امضا ميدهد و خوانندگان ميآيند و تقدير و تكريم ميكنند و...، اما در غرب اين گونه نيست. تنها اميدواريم خداوند از ما بپذيرد و تنها اوست كه همه حمايتها را از ما ميكند و نگهدار ماست.
احتمال تحريف در برخي ترجمههاي قرآن
گروههايي هستند كه طرفدار حقوق خانمها هستند و تمايل دارند آياتي را كه در مورد حقوق زن و مرد در قرآن وجود دارد، تعديل كنيم يا دوست دارند اصلا اين آيات را در ترجمه نياوريم. همچنين كساني هستند كه ساميستيز هستند؛ يعني ميگويند نبايد كسي با قوم يهودستيز كند (البته كسي قصد ستيز ندارد. آنها فكر ميكنند هر كسي كه با آنها مخالف است و سخني به زبان بياورد با آنها سرستيز دارد) آنها تمايل دارند جاهايي از قرآن كه به يهوديان اشاره شده كه معاني سلبي دارد حذف شود. اگر اين كار انجام شود حتي تقدير و تكريمي به عنوان روشنفكر از آنها ميشود و حتي ترجمه را در تريبونهاي بينالمللي مطرح ميكنند كه ترجمه زيبا و صحيحي از قرآن عرضه شده است. اگر ترجمه آيات مربوط به قوم يهود يا آيههايي كه ممكن است گروههاي سياسي يا ايدئولوژيك ديگر دوست نداشته باشند حذف شود، آنها مترجم را به عنوان يك اصلاحگر ديني خواهند ديد، بنابراين از نظر آنها مترجم سزاوار اين است كه شناخته شود و اين قرآن هم بيشتر خوانده شود. اين موضوعها اكنون در غرب وجود دارند، اما بنده گمان ميكنم آدم نبايد خداوند را به خاطر اهداف كوچك و ناچيز دنيوي خشمگين كند. معتقدم اگر كاري كه مخالف عقيده بنده باشد انجام دهم، خيانت است.
مشكلات فني ترجمه
براي ترجمه حتي ذهنيت انگليسيزبانها با هم متفاوت است. انگليسيزباني كه در استرالياست با انگليسيزباني كه در خود انگلستان زندگي ميكند فرق دارد. استراليايي انگليسي نيست ولي انگليسيزبان است، آمريكايي انگليسي نيست ولي انگليسيزبان است و آمريكاييها انگليسي صحبت ميكنند ولي فرهنگشان با انگليسيهاي بريتانيا فرق دارد. اينها چالشي است كه در ترجمه به زبان انگليسي وجود دارد، حتي اصطلاحات بريتانيايي با آمريكايي و نيوزيلندي و استراليايي فرق دارند. از طرف ديگر، در ترجمه قرآن مشكلاتي وجود دارد.
نكته: بايد تاكيد كنم كار ما ترجمه است تفسير نيست و تنها كوشيده شده كه ترجمه در جايي مخالف با اصول عقايد تشيع نباشد و اين همّ و غم ما بوده است. ملاك اصلي كار تفاسير شيعه بوده كه بر اساس روايات اهل بيت(ع) تدوين شدهاند، چرا كه اهل بيت(ع) مفسران حقيقي قرآن هستند
غالب انگليسي زبانهايي كه به اسلام گرايش پيدا ميكنند كساني نيستند كه در كارهاي علمي حضور داشته باشند. غالب كساني كه كارهاي علمي سطح بالا انجام ميدهند مستشرقان هستند. مستشرقان هم خيلي با ظرافت عمل ميكنند، اما مومنترين آنها كه به نظر نميرسد هيچگونه خطشهاي در كار آنها وارد باشد و كار علمي در زمينههاي علمي انجام ميدهد وقتي نيك بنگري پسزمينههاي قبل از آغاز كار و حتي اگر مسلمان هم شده باشد، پيش زمينههاي قبل از مسلماني در كارهاي او مشاهده ميشود، در اعماق كار علمي آنها ميتوان مسائلي را يافت كه شبههبرانگيز است.
در رابطه با مستشرقاني كه روي قرآن كريم كار كردند كسي مانند آربري وجود دارد كه قرآن را ترجمه كرد كه ترجمه آن هم خيلي قديمي است. آن چيزي كه باعث ميشود ما گمان كنيم ترجمه ما ترجمه مناسبي است به خاطر اين است كه ما از ايران برخاستيم و در عربي هم ساليان متمادي كار كرديم و در انگليسي هم ساليان متمادي فعاليت داشتيم و در مهد زبان انگليسي كه دانشگاه آكسفورد است و آكسفورد ديكشنري مرجع ديكشنريها حساب ميشود، افراد بسيار زيادي را در آنجا ديديم و با آنها مشورت كرديم.
ترجمه آيه «ن» يكي از مشكلات است، «N» انگليسي «نون» نيست، كما اينكه ما اختلافنظر داريم كه اصلا «نون» يعني چه؟ يا «الم» يعني چه؟ تفاسير مختلفي هست و هر كسي به ظن خودش چيزهايي گفته و غالبا هم ميگويند كه ما اينها را در نمييابيم، ولي ما ميدانيم كه اينها چگونه تلفظ ميشوند. براي ترجمه قرآن به زبان ديگر يك نوع اجتهادي لازم است كه مترجم اين اجتهادها را انجام دهد. در آن قسمتها و بخشهايي از قرآن كريم كه ترجمهپذير نيست اجتهاد بنده اين بود كه كلمه عربي را به كار بردم تا كلمه عربي مستقيم وارد زبان انگليسي شود مثلا كلمه «فتوا» در زماني كه سلمان رشدي كتاب خود را منتشر كرد، امام(ره) فتوايي دادند در زبان انگليسي كلمه فتوا شناخته شده نبود. معناي آن بتدريج وارد زبان انگليسي شده و اكنون در ديكشنري آكسفورد كلمه فتوا قرار گرفته و معناي آن آمده است؛ بنابراين هر چقدر كه امكان دارد بايد كلمه عربي را وارد زبان انگليسي كرد تا الفاظي كه خوانده ميشوند و در معناي آن اتفاق نظر وجود ندارد براي افرادي كه ميخوانند، قابل فهم شود، البته در اين كار نبايد زيادهروي كرد، بلكه تا جايي كه امكان دارد و ميسر هم نيست كه كار ديگري صورت گيرد بايد از اين روش استفاده كرد، اما در مورد مجازات، تعبيرات، كنايات، ايهام و... بايد به مترادفها توجه شود. جايي كه مترادف نيست بايد به عبارت تبديل شود. در رابطه با عبارتهايي كه به اين شكل ساخته ميشوند بايد معادلات آن ساخته شود و جستجو كرد كه نزديكترين اصطلاح به اين عبارت در زبان انگليسي چيست. اگر وجود دارد و هم معناست استفاده شود. اگر وجود ندارد بايد نزديكترين كنايه يا چيزي در همان رديف گزيده و انتخاب شود.
ذهنيت انگليسيزبانها، بخصوص آنهايي كه در بريتانيا هستند با ما كاملا تفاوت دارد. حتي نحوه محاوره و مكالمه با آنها در مقايسه با ما بسيار تفاوت دارد. خيلي از تعارفاتي كه ما داريم در آنها وجود ندارد، اما در ترجمه قرآن چون متن عادي نيست نبايد به اين فكر كنيم كه معناي آيات قرآن را به گونهاي بچرخانيم تا شبيه ذهنيت آنها شود كه اين غلط است. كما اينكه ما فارسيزبانها بايد فكر و نحوه فرهنگ خود را به گونهاي تغيير دهيم تا عربي را بفهميم و زبان قرآن را بياموزيم. اگر كسي بگويد من بايد قرآن را به شكلي به زبان فارسي ترجمه كنم كه با فرهنگ فارسي مطابقت داشته باشد، نادرست است. بايد ترجمهاي از قرآن داشته باشيم كه فارسيزبان بفهمد ولي در عين حال فارسيزباني كه ترجمه را ميخواند ياد بگيرد كه فرهنگ پيامبر(ص) در آن موقع اين گونه بوده و اين كتاب در آن موقع نازل شده و فهم اين كتاب به بهترين شكل اين است كه بفهميم در زمان پيامبر(ص) اين زبان و اصطلاحات چگونه استفاده ميشدند. بنابراين در ترجمه قرآن به زبان انگليسي با وجود مراعات احوال و فرهنگ انگليسيها كه بايستي تا حد زيادي برايشان قابل فهم باشد بايد ساختارهاي قرآني را محفوظ نگه داريم و بتدريج در انجام كارهاي تبليغي، افرادي كه به قرآن علاقهمند و جذب ميشوند، اندكاندك نحوه تفكرشان با تفكر قرآني و ساختار قرآني تطابق پيدا كند.
در چاپ سوم اين ترجمه توضيحات و تعليقاتي بر بعضي كلمات و واژهها نوشته شده است، در تنقيح و تصحيح چاپ سوم در قسمتهايي كه احساس ميشد در ترجمه امكان ندارد به صورت كافي و وافي روي آن تمركز كرد، در پاورقي در چند خط راجع به يك كلمه توضيح داده شده است. در نوبت بعدي كار ما اين است كه در 3 جلد كار ترجمه را انجام دهيم و پاورقيها مفصلتر شود و روي آيههايي تمركز ميشود كه متشابه هستند و معانيشان بسادگي دريافته نميشود و در آنجا به اصطلاح توضيحات بيشتر و مفصلتري ارائه شود.
منابع و مصادر مورد استفاده براي ترجمه
تفسيرالميزان، مجمعالبيان، تفسير صافي، تفسير شبر و... كه تفاسير مهم شيعي هستند كه براي بهتر شدن كار ترجمه ديده شدند. در اين كار به تفاسير فارسي مراجعه نكردم، اما تفاسير ديگر خارج از تفسير شيعه؛ تفاسيري كه تفاسير تكنيكي و فني محسوب ميشوند مانند تفسير «كشاف» زمخشري را كه در ارتباط با زبان و لغتشناسي قرآن است هم ديدم. حتي براي اينكه ذهنم آشنا باشد عرائسالبيان، تفسير منسوب به ابن عربي را هم ديدم نه اينكه از آنها استفاده شده باشد، بلكه براي اينكه كار جامع باشد همه ملاحظه شد. ملاك اصلي كار ما تفاسير شيعه بوده و در عين حال بايد تاكيد كنم كه كار ما ترجمه است و تفسير نيست. تنها كوشيدهام ترجمه در جايي مخالف با اصول عقايد تشيع نباشد و اين هم و غم ما بوده است. ملاك اصلي كار، تفاسير شيعه بوده كه بر اساس روايات اهل بيت(ع) تدوين شدهاند، چرا كه اهل بيت(ع) مفسران حقيقي قرآن هستند.
تحولات اخير جهاني و توجه به قرآن
نقشي كه اخيرا مسلمانان ايجاد و قوت و قدرتي كه آنها در جهان پيدا كردند باعث توجه مردم جهان و انگيزهاي براي خواندن قرآن شد، خيلي از افرادي كه تمايل به خواندن قرآن دارند چپگراهايي هستند كه از عقايد خود خسته و زده شدند.
درصدد هستيم متن عربي قرآن را همراه ترجمه انگليسي ارائه كنيم تا روشني آيات آن به دل و جان مخاطبان بتابد و همچنين افراد انگليسيزباني كه مايل به يادگيري زبان قرآن هستند، بتوانند از طريق تطبيق آيات با ترجمه آنها به اين مهم دست يابند.
اين ترجمه قرآن در همه كتابفروشيهاي اصلي انگلستان و نيز پايگاههاي اينترنتي مثل آمازون عرضه ميشود. علاوه بر اين، ما از طريق موسسه قرآني آكسفورد اين ترجمه را به مراكز خاص ازجمله زندانها و بيمارستان اهدا ميكنيم. همچنين در مراسم ازدواج تازه مسلمانان يك جلد از اين ترجمه به زوجين هديه داده ميشود.